فاینانس (finance) در دهه های [1940] و [1950] برای اولین بار به عنوان «رشته فاینانس» به عرصه معاملات وارد شد. پیش از این “فاینانس” بخشی از علم اقتصاد محسوب می شد!
با گذشت زمان و با تلاش های افرادی مانند هری مارکویتز (Harry Markowitz)، ویلیام شارپ (William F. Sharpe) و فیشر بلک (Fischer Black) مطالعات فاینانس مستقل از اقتصاد (Economy) شروع شد.
شکل های مختلف فاینانس از فعالیت بانک ها گرفته تا سرمایه گذاری های فردی از ابتدای تمدن بشری وجود داشته است. با گذشت زمان تنها ممکن است شکل آن دچار تغییر شده باشد.
با این اوصاف زندگی انسان ها از روز اول تا اکنون با انواع فاینانس عجین شده است! در این بین افرادی که بیشترین اطلاعات را در رابطه با آن داشته باشند، به بهترین شیوه می توانند از دانش خود در راستای شکوفایی مالی استفاده کنند.
مهم ترین مثال این قضیه بازار های مالی مانند بازار فارکس و ارزهای دیجیتال است! چون در سراسر جهان فعالین بسیاری دارد. منشا بازار های مالی به فاینانس بر می گردد، که معامله گران در آن می توانند به خرید و فروش دارایی های مختلف بپردازند، و از این طریق به سود برسند.
بازار های مالی انواع مختلفی دارند، مانند [بازار سهام]، [کالا] و … که بستر فعالیت معامله گران را فراهم می کنند. در ادامه به بررسی بیشتر “فاینانس چیست با مثال” می پردازیم.
فاینانس (Finance) واژه ای برای اشاره به مفاهیم مدیریت، تولید و مطالعه سرمایه (پول) است. فاینانس واژه ای بسیار کلی برای بیان مفهوم تأمین مالی است که با نحوه کار بانک ها، مؤسسات مالی و سرمایه گذاری سروکار دارد.
پایه و اساس [فاینانس] در تئوری های علم اقتصاد به خصوص شاخه های (microeconomic) و (macroeconomic) نهفته است. فاینانس دارای طبقه بندی های مختلفی مانند (behavioral finance) و (social Finance) است.
اگر به حوزه مالی و مطالعات فاینانس علاقه دارید بهتر است با مفاهیم کلیدی آن آشنایی لازم را داشته باشید. در ادامه مهم ترین این مفاهیم را در اختیار شما قرار می دهیم.
تمام بخش های جامعه از اشخاص حقیقی گرفته تا دولت کشور ها برای فعالیت خود به سیستم های مالی نیاز دارند. از این جهت اقتصاددانان به صورت کلی فاینانس را به سه دسته تقسیم کرده اند؛ که شامل:
این نوع از فاینانس مختص به شرایط و فعالیت های مالی فردی است. به همین دلیل استراتژی های سرمایه گذاری بسیار به میزان درآمد، نیاز ها، اهداف و خواسته افراد بستگی دارد.
با این اوصاف برای داشتن برنامه درست مدیریت سرمایه باید تمام موارد ذکر شده بررسی شوند.
برای مثال اکثر افراد حاضر در جامعه در سال های جوانی و فعالیت خود به پس انداز و بیمه دارایی هایشان برای آینده می پردازند. فعالیت های بانکی نیز بخشی از «فاینانس شخصی» محسوب می شود؛ چرا که فرد در طول زندگی از روش های بسیاری با بانک ها ارتباط دارد.
یکی دیگر از زیر شاخه های فاینانس مربوط به شرکت ها (Corporations) است. این نوع فاینانس با منابع تأمین و ساختار مالی شرکت ها سروکار دارد.
هدف کلی متخصصان مالی شرکت ها افزایش ارزش سهام شرکت است. در این نوع فاینانس افرادی متخصص بخش بودجه و نحوه تخصیص سرمایه را بررسی می کنند، تا فعالیت مالی کاملاً تحت کنترل باشد و از کاهش ارزش سهام جلوگیری به عمل آید.
فاینانس عمومی یا دولتی (government finance) به مطالعه نقش دولت در اقتصاد گفته می شود. این بخش از فاینانس به بررسی نحوه [مدیریت مالی] کشور ها توسط دولت می پردازد.
از تصویب بودجه کشوری گرفته تا مدیریت مالیات همه به این شاخه از فاینانس مربوط اند. اگر «فاینانس عمومی» بخشی از اقتصاد کشور ها نبود، قطع به یقین اقدامات بدون برنامه و محاسبه دولت ها به فروپاشی اقتصادی می انجامید.
هر چه کشور ها بتوانند بهتر [فاینانس عمومی] را با کمک کارشناسان خبره پیاده کنند، از لحاظ اقتصادی با رشد بیشتری مواجه می شوند.
خیر با وجود این که فاینانس ریشه در علم اقتصاد دارد و دارای ارتباطی تنگاتنگ هستند نمی توان آن را مترادف اقتصاد دانست و حوزه ای مجزا است.
خیر فاینانس دارای انواع دیگری نیز است، اما مهم ترین آن ها شخصی، شرکتی و عمومی است.
این شرکت ها به منظور افزایش ارزش سهام خود از انواع روش های مدیریت مالی به بهترین شکل استفاده می کنند.