الگوی گارتلی (Gartley pattern) یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک در «تحلیل تکنیکال» است که به معامله گران کمک می کند “نقاط ورود و خروج دقیق” را در بازار فارکس شناسایی کنند.
این الگو که توسط هارولد گارتلی (H.M. Gartley) در “سال 1935” معرفی شد، بر اساس “نسبت های فیبوناچی” شکل می گیرد و در بسیاری از بازارها، از جمله فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال کاربرد دارد.
به عنوان مثال، در جفت ارز [EUR/USD]، زمانی که قیمت یک ساختار [XABCD] با نسبت های فیبوناچی مشخص تشکیل می دهد، معامله گران می توانند انتظار بازگشت قیمت را در “نقطه D” داشته باشند.
طبق داده های اخیر، بیش از 60% معامله گران حرفه ای از الگوهای هارمونیک، از جمله «الگوی gartley»، برای تحلیل بازار استفاده می کنند. همچنین، دقت این الگو در پیش بینی برگشت های قیمتی حدود 70% گزارش شده است.
از جمله فاکتورهای تأثیرگذار بر عملکرد این الگو، «نوسانات نرخ ارز»، «اخبار اقتصادی» و «تغییرات نرخ بهره» هستند.
معامله گران می توانند با ترکیب الگو گارتلی با اندیکاتور آر اس آی (RSI ) و مکدی (MACD)، سیگنال های قوی تری برای ورود و خروج از معاملات دریافت کنند. در ادامه، به بررسی دقیق این الگو و نحوه استفاده از آن در شرایط مختلف بازار و معاملات فارکس می پردازیم.
الگوی گارتلی یکی از پنج الگوی اصلی هارمونیک است که در “سال 1935” توسط [H.M. Gartley] معرفی شد. این الگو از پنج نقطه (X, A, B, C, D) تشکیل شده و بر اساس نسبت های فیبوناچی ساخته می شود. الگو گارتلی به معامله گران کمک می کند تا روندهای بازگشتی را در بازار شناسایی کنند.
الگوی گارتلی یک الگوی بازگشتی است که از پنج موج تشکیل شده است. این الگو زمانی شکل می گیرد که قیمت پس از یک حرکت اصلی (XA)، سه موج اصلاحی (AB، BC، CD) را طی می کند.
نقطه D که آخرین نقطه الگو است، ناحیه بازگشتی بالقوه (PRZ) نامیده می شود و محل احتمالی برگشت قیمت است.
مزایای آن شامل:
معایب آن شامل:
ساختار الگوی گارتلی بر اساس نسبت های خاصی از اعداد فیبوناچی شکل می گیرد. این نسبت ها عبارتند از:
موج | نسبت فیبوناچی |
61.8% | AB از XA |
38.2% – 88.6% | BC از AB |
127.2% – 161.8% | CD از BC |
78.6% | AD از XA |
انواع الگوی گارتلی می تواند در دو حالت صعودی (Bullish) و نزولی (Bearish) ظاهر شود. تفاوت اصلی این دو در جهت حرکت قیمت است.
شناسایی الگوی گارتلی در نمودار نیازمند دقت و تمرین است. برای تشخیص این الگو، مراحل زیر را دنبال کنید:
به یاد داشته باشید که الگوی گارتلی کامل باید تمام این نسبت ها را رعایت کند.
در شناسایی الگو گارتلی، معامله گران اغلب مرتکب اشتباهاتی می شوند:
برای معامله با الگوی گارتلی، می توانید از استراتژی های زیر استفاده کنید:
مدیریت ریسک در استفاده از الگوی گارتلی بسیار مهم است. برای کاهش ریسک، موارد زیر را رعایت کنید:
الگوی گارتلی یکی از چندین الگوی هارمونیک است. تفاوت های اصلی آن با سایر الگوها عبارتند از:
الگو | تفاوت اصلی با گارتلی |
پروانه | نقطه D در 78.6% XA (گارتلی) vs 161.8% XA (پروانه) |
خفاش | نقطه D در 78.6% XA (گارتلی) vs 88.6% XA (خفاش) |
کراب | نقطه D در 78.6% XA (گارتلی) vs 161.8% XA (کراب) |
برای افزایش دقت معاملات، می توانید الگوی گارتلی را با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب کنید:
برای درک بهتر کاربرد الگوی گارتلی، یک مثال واقعی را بررسی می کنیم:
در نمودار روزانه EUR/USD، یک الگوی گارتلی صعودی شکل گرفت. معامله گر در نقطه D وارد معامله خرید شد و حد ضرر را زیر نقطه X قرار داد. قیمت پس از رسیدن به نقطه D، شروع به صعود کرد و معامله گر توانست در نزدیکی نقطه C سود خوبی کسب کند.
برای تسهیل در شناسایی الگو گارتلی، می توانید از نرم افزارها و ابزارهای زیر استفاده کنید:
خیر، هیچ الگویی 100% دقیق نیست. الگو گارتلی باید همراه با سایر تحلیل ها استفاده شود.
بله، اما معمولاً در تایم فریم های بالاتر (روزانه و هفتگی) دقیق تر است.
با تمرین مداوم، بررسی نمودارهای گذشته و استفاده از حساب دمو.
خیر، این الگو در سایر بازارهای مالی مانند سهام و کالاها نیز قابل استفاده است.
تفاوت اصلی در موقعیت نقطه D است. در الگوی گارتلی، نقطه D در 78.6% موج XA قرار دارد، در حالی که در الگوی پروانه، این نقطه در 161.8% موج XA است.
این الگو از پنج نقطه (XABCD) تشکیل شده که نسبت های فیبوناچی خاصی را رعایت می کنند. مهم ترین سطح تأییدی، نقطه D در محدوده 78.6% اصلاحی موج XA است.