تولید ناخالص داخلی [GDP (Gros Domestic Product)] یک معیار پولی ارزش بازار تمام کالاها و خدمات نهایی تولید و ارائه شده در یک دوره زمانی خاص توسط یک کشور یا کشورها است. تولید ناخالص داخلی اغلب برای اندازه گیری سلامت اقتصادی یک کشور یا منطقه استفاده می شود.
بطور مثال شاخص gdp آمریکا تاثیر بسیار زیادی روی بازار فارکس و طلا دارد. شاخص تولید ناخالص داخلی آمریکا برابر با [26.954 بیلیون دلار] در سال 2023 می باشد؛ که امریکا را در رده اول شاخص gdp دنیا قرار داده است. چین با [17.786 بیلیون دلار] و آلمان با [4.430 بیلیون دلار] در رده های بعدی قرار دارند.
این اختلاف gdp نشان دهنده قدرت و نقش ایالات متحده آمریکا در بازار های جهانی را نشان می دهد.
GDP مخفف “Gross Domestic Product” است که به فارسی “تولید ناخالص داخلی“ ترجمه می شود. این شاخص مجموع ارزش پولی یا بازاری همه کالاها و خدمات نهایی تولید شده در مرزهای یک کشور طی یک دوره زمانی خاص (معمولاً یک سال) را نمایش می دهد.
GDP به عنوان معیاری برای سنجش سلامت اقتصادی یک کشور شناخته می شود و نشان می دهد که یک کشور در تولید کالاها و خدمات چقدر موفق عمل کرده است.
محاسبه شاخص تولید ناخالص داخلی شامل موارد زیر می باشد:
مفهوم GDP برای اولین بار در سال ۱۹۳۷ توسط سیمون کوزنتس (Simon Kuznets)، اقتصاد دان برجسته، در گزارشی به کنگره ایالات متحده درباره رکود بزرگ مطرح شد. در آن زمان، سیستم آماری رایج GNP (تولید ناخالص ملی) بود.
پس از کنفرانس برتون وودز در سال ۱۹۴۴، GDP به عنوان استاندارد اندازهگیری اقتصاد ملی انتخاب شد. با این حال، ایالات متحده تا سال ۱۹۹۱ به استفاده از GNP ادامه داد و سپس GDP را به عنوان معیار رسمی اندازهگیری سطح رفاه پذیرفت.
از ابتدای دهه ۱۹۵۰، برخی از اقتصاد دانان و سیاست گذاران کارآمدی GDP را به چالش کشیدند. آنها معتقد بودند که GDP به عنوان شاخصی مطلق برای نشان دادن میزان شکست یا موفقیت یک کشور مناسب نیست.
با وجود این انتقادات، اکثر مقامات، از جمله آرتور اوکون، اقتصاددان برجسته، معتقد بودند که GDP شاخص مطلق موفقیت اقتصادی است. آنها رابطه ای مستقیم بین افزایش GDP و کاهش بیکاری فرض می کردند.
در دهه های اخیر، تلاش هایی برای توسعه شاخص های جایگزین GDP صورت گرفته است که ابعاد مختلف رفاه را در نظر بگیرند. شاخص هایی مانند شاخص توسعه انسانی (HDI) و شاخص رفاه اقتصادی پایدار (ISEW) نمونه هایی از این شاخص ها هستند.
امروزه، GDP همچنان یکی از مهم ترین شاخص های اقتصادی است. اما به طور فزاینده ای در کنار شاخص های دیگر برای ارزیابی وضعیت اقتصادی و اجتماعی یک کشور مورد استفاده قرار می گیرد.
تاریخچه شاخص تولید ناخالص داخلی به صورت خلاصه به شرح زیر است:
تولید ناخالص داخلی (GDP) به عنوان یکی از مهم ترین شاخصهای اقتصادی، کاربردهای گسترده ای دارد.
برخی از مهم ترین کابردهای شاخص GDP عبارتند از:
حال زمان مناسبی است تا بررسی شود که نحوه محاسبه شاخص تولید ناخالص داخلی چیست؟
شاخص GDP را می توان با سه روش محاسبه کرد:
در این روش، ارزش افزوده در هر مرحله از تولید جمعآوری می شود. ارزش افزوده برابر با قیمت کل فروش منهای هزینه های واسطه است.
در این روش، جمع کل خرید های انجام شده توسط کاربران نهایی محاسبه می شود. این خریدها شامل مصرف خصوصی، سرمایه گذاری ناخالص خصوصی، سرمایه گذاری دولتی و مخارج دولتی می شود. فرمول محاسبه GDP با رویکرد مخارج به شرح زیر است:
GDP = C + I + G + X – M
در این روش، جمع کل درآمدهای ایجاد شده توسط تولیدکنندگان محاسبه می شود. این درآمدها شامل دستمزدها، سود، اجاره و مالیات ها می شود.
تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید ناخالص ملی (GNP) دو شاخص مهم اقتصادی هستند که برای سنجش ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک دوره زمانی خاص (معمولاً یک سال) به کار می روند. با وجود شباهت ظاهری، این دو شاخص تفاوت های مهمی نیز دارند.
جدول زیر تفاوت های کلیدی بین GDP و GNP را نشان می دهد:
شاخص | تعریف |
تولید ناخالص داخلی (GDP) | ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی خاص |
تولید ناخالص ملی (GNP) | ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده توسط عوامل اقتصادی یک کشور (اعم از داخل و خارج از مرزها) در یک دوره زمانی خاص |
نکات کلیدی:
بسیاری از کشورها داده های GDP را به صورت ماهانه یا سه ماهه منتشر می کنند. در ایالات متحده، دفتر تحلیل اقتصادی (BEA) چهار هفته پس از پایان هر سه ماهه، پیش بینی اولیه ای از GDP آن سه ماهه منتشر می کند و سپس سه ماه بعد از پایان سه ماهه، داده های نهایی را منتشر می کند.
با وجود اینکه داده های GDP گذشته نگر هستند (یعنی به عملکرد اقتصادی در گذشته اشاره دارند) و زمان قابل توجهی بین پایان سه ماهه و انتشار داده ها سپری می شود، اما انتشار این داده ها می تواند بر بازارها تأثیر بگذارد؛ به ویژه اگر اعداد واقعی با انتظارات تفاوت قابل توجهی داشته باشند.
شاخص GDP سلامت و رشد اقتصادی آمریکا را نشان می دهد، شرکت های بزرگ می توانند از این شاخص برای رویکرد های تجاری استفاده کنند. همچنین، سازمان های دولتی مانند فدرال رزرو (FED) در ایالات متحده، از نرخ رشد و سایر آمارهای GDP به عنوان بخشی از فرآیند تصمیم گیری خود برای تعیین نوع سیاست های پولی استفاده می کنند.
تولید ناخالص داخلی از اهمیت گسترده ای در حوزه های مختلف برخوردار است. با این حال، این شاخص محدودیت هایی نیز دارد که باید در نظر گرفته شود.
در ادامه به سه مورد از محدودیت های GDP اشاره می کنیم:
GDP فقط ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور را اندازه گیری می کند. این شاخص اطلاعاتی درباره رفاه اقتصادی افراد در یک کشور ارائه نمی دهد!
فرض کنید GDP دو کشور A و B برابر است. با این حال، در کشور A نابرابری اقتصادی بسیار بالا است، در حالی که در کشور B نابرابری اقتصادی بسیار پایین است. سطح رفاه اقتصادی در کشور B به طور قابل توجهی بالاتر از کشور A خواهد بود.
GDP اطلاعاتی درباره توزیع ثروت در یک کشور ارائه نمی دهد. GDP یک کشور در حال رشد است. با این حال، این رشد فقط به نفع ثروتمندان می باشد. سطح رفاه افراد فقیر در این کشور افزایش نخواهد یافت.
GDP اطلاعاتی درباره کیفیت زندگی افراد در یک کشور ارائه نمی دهد. فرض کنید GDP یک کشور در حال رشد است. با این حال، این رشد به قیمت تخریب محیط زیست باشد. کیفیت زندگی افراد در این کشور کاهش خواهد یافت.
GDP شاخصی اساسی برای سنجش فعالیت اقتصادی یک کشور است. با این حال، این شاخص محدودیت هایی دارد و نباید به عنوان معیاری مطلق برای رفاه اقتصادی در نظر گرفته شود. GDP باید در کنار شاخص های دیگر مانند HDI و ISEW برای ارزیابی وضعیت اقتصادی یک کشور مورد استفاده قرار گیرد.
سیاستگذاران باید به محدودیتهای GDP توجه داشته باشند و از آن برای تعیین سیاستهای اقتصادی خود به تنهایی استفاده نکنند! شما می توانید با در اختیار داشتن داده های مربوط به تولید ناخالص داخلی و ترکیب آن با شاخص ها و اطلاعات دیگر، به خوبی شرایط اقتصادی کشورها و بازارهای مالی را پیش بینی کنید.
GDP مخفف تولید ناخالص داخلی است. این شاخص ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور در یک دوره زمانی خاص (معمولاً یک سال) را اندازه گیری می کند.
GDP برای سنجش سلامت اقتصادی و رشد اقتصادی یک کشور استفاده می شود. همچنین، از GDP برای مقایسه عملکرد اقتصادی کشورهای مختلف با یکدیگر استفاده می شود.
GDP فقط ارزش کل کالاها و خدمات را اندازه گیری می کند و اطلاعاتی درباره رفاه اقتصادی، توزیع ثروت و کیفیت زندگی ارائه نمی دهد.
شاخص توسعه انسانی (HDI) و شاخص رفاه اقتصادی پایدار (ISEW) دو شاخصی هستند که می توانند جایگزین GDP شوند.